Description
معرفی مختصر كتاب:
نویسنده در این کتاب، با بیان داستانی ساده، کودکان را به دقت و هوشیاری در کارها رهنمون میشود .داستان که در صفحات مصور رنگی چاپ شده درباره مردی است به نام((آقای دست و پا چلفتی)) .او دست به هر کاری که میزند و به هر جا که میرود، در اثر بیدقتی، حادثهای میآفریند یا به خود آسیب میرساند ;
نویسنده در این کتاب، با بیان داستانی ساده، کودکان را به دقت و هوشیاری در کارها رهنمون میشود .داستان که در صفحات مصور رنگی چاپ شده درباره مردی است به نام((آقای دست و پا چلفتی)) .او دست به هر کاری که میزند و به هر جا که میرود، در اثر بیدقتی، حادثهای میآفریند یا به خود آسیب میرساند ;
آقای دست و پا چلفتی در هر شغلی که کار میکرد بلایی سر خودش میآورد و یک روز نبود که جایی از بدنش را زخم نکند یا نسوزاند. یک روز آقای دست و پا چلفتی در جنگل شوالیهای با زره درخشان سوار بر اسب دید. آقای دست و پا چلفتی فکر جدیدی به ذهنش رسید. زره محکم و فلزی شوالیه چشم او را گرفته بود. بدین ترتیب آقای دست و پا چلفتی ماجراهای جدیدی را تجربه کرد.
بخشي از كتاب- آقاي دست و پا چلفتي ديگر تحملش تمام شده بود. به نظر نمي رسيد، مهم باشد كه چكار مي كند، همه ي كارهايش به اين ور و اونور خوردن، خراشيدگي، ورم كردن و تاول زدن ختم مي شد. پس حالا مي توانيد تصور كنيد كه چقدر مشكل مي تواند كار پيدا كند. او سعي كرده بود تا در نانوايي كار كند و…
درباره نویسنده :