Description
معرفی مختصر كتاب
در این داستان مصور و رنگی از مجموعه “ماجراهای آستریکس و ابلیکس”، قهرمانان دهکده “گال “برای یافتن “روغن سنگ “که همان “نفت “است راهی سفری پر ماجرا می شود” .گتافیکس ” کاهن مقدس دهکده با استفاده از روغن سنگ معجونی می سازد که اهالی دهکده را در مبارزه با رومی ها شکست ناپذیر می کند” .آستریکس و ابلیکس “در طول سفر با مشکلات متعدد رومی ها مواجه می شوند و سرانجام نیز بدون روغن سنگ به دهکده گال باز می گردند ; اما در این هنگام متوجه می شوند که اهالی دهکده با رومی ها مبارزه کرده و آنها را شکست داده اند .وقتی که از گتافیکس درباره معجون می پرسند، به آنها می گوید که از آب چغندر به جای روغن سنگ در ساخت معجون استفاده کرده است.
چندین قرن قبل از میلاد مسیح در سرزمین کنونی فرانسه مردمی زندگی می کردند که به آنها گُلو آ یا اهالی گُل می گفتند و سرزمین شان هم گُل نامیده می شده. این مردم با کشاورزی و شکار روزگار می گذراندند. همسایه جنوبی آنها، رومی های مقتدر و کشور گشا در 58 قبل از میلاد مسیح به سرداری سزار به خاک گُل حمله می کنند و تا سال 50 قبل از میلاد تمامی آن سرزمین را تسخیر می سازند… تمامی سرزمین؟ خیر. چون اهالی یک دهکده کوچک گُل در برابر اشغالگران مردانه ایستادگی می کنند و زندگی را بر سربازان رومی تلخ می سازند.
تعدادی از اهالی گُل
آستریکس قهرمان این ماجرا! جنگجویی زرنگ و زیرک، که تمام مأموریت های خطرناک مرتباً به او واگذار می شود. آستریکس نیروی فوق بشری خود را از معجون جادویی ای به دست می آورد که جادوگر جادوفیکس آن را تهیّه می کند.
جادوفیکس، جادوگر محترم دهکده! گیاهان دارویی مانند موفور را جمع می کند و با تخمیر آنها معجون جادویی درست می کند که با خوردنش نیروی فوق بشری به انسان دست می دهد، البتّه جادوفیکس نسخه های دیگری هم در آستینش دارد!
جیغوفونیکس، شاعر و خواننده. البتّه دو نظر در مورد او داده شده است. یکی نظر خودش که می گوید نابغه ام، و دیگری نظر اهالی دهکده که می گویند صدایش فوق العاده گوش خراش است. زمانی که نمی خواند دوستش دارند!
خط داستانی:
دهکده داستانی استریکس تنها نقطهای است که در مقابل سزار مقاومت میکند و این مقاومت به دلیل معجون جادویی است که گتافیکس جادوگر دهکده درست میکند. هر شخص با نوشیدن این معجون موقتا دارای قدرت بسیار زیاد و استقامت فوق العاده میگردد. در تمامی داستانهای این مجموعه آستریکس و آوبلیکس به دنبال ایجاد مشکلی وارد ماجرای جدیدی میگردند. معمولا در هر ماجرا یک طرف قضیه رومیها هستند و در طرف دیگر یکی از اقوام مخالف رومیها. آستریکس همیشه قمقمه معجونی همراه خویش دارد و در مشکلات از آن مینوشد، اما اوبلیکس چون در کودکی درون دیگ معجون افتادهاست قدرت دائمی و بسیار عجیبی دارد. رومیها و سایر دشمنان گولیها از وجود این معجون اطلاع دارند و میخواهند به هر ترتیب ممکن فرمول معجون را به دست بیاورند.
شخصیتها و کنایه ها:
تقریبا در تمام داستانهای این مجموعه که استریکس و اوبلیکس با مردم ملل مختلف باستانی روبرو میگردند، کنایات و اشاراتی به اعقاب قرون جدید همان اقوام در داستان مشاهده میگردد. برای مثال در داستان آستریکس و گوتها (اهالی باستانی آلمان) همه گوتها نظامی و بسیار قانونمند هستند. حتی کلاهخودهای گوتها مانند کلاههای آلمانیها در جنگ جهانی دوم است! انگلیسیها در داستان آستریکس در بریتانیا بسیار مبادی آداب و وقت شناس هستند و هر عصر باید آبجو یا آب جوش با قطرهای شیر اضافه میل کنند! تمام مردم اروپا تعطیلات را به اسپانیا میروند. پرتقالیها قد کوتاه و خپل هستند. در شخصیت پردازی بسیاری از شخصیتهای کتاب نیز از شخصیتهای واقعی تقلید شدهاست.
درباره نویسنده
رنه گوسینی (فرانسوی: René Goscinny؛ ۱۴ اوت ۱۹۲۶ – ۵ نوامبر ۱۹۷۷) نویسنده و ویرایشگر کتابهای مصور بود که سری داستانی مصور ماجراهای استریکس را با تصویرگری آلبرت آدرزو، خلق کرد. گوسینی عمده دوران کودکی خود را در آرژانتین، بوینس آیرس، سپری کرد و در یک مدرسه فرانسوی زبان تحصیل کرد. سپس برای مدتی به آمریکا رفت. در آمریکا با موریس کاریکاتوریست بلژیکی آشنا شد. بعد از بازگشت به فرانسه به مدت بیست سال در خلق مجموعه کمیک لوک خوش شانس با موریس همکاری کرد. گوسینی یک مجموعه کتاب کودک با نام نیکولا کوچولو نوشته است.
Reviews
There are no reviews yet.